در ۲۰ بهمن ماه ۱۴۰۱ ، جوانی ۲۰ ساله که حالا به نام «پاکبان پل نیایش» شناخته میشود، حدود ساعت ۲ نیمهشب، توسط یک جوان دیگر از بالای پل اتوبان نیایش در شمال تهران پرتاب شد و به قتل رسید. جوان متهم به قتل مدعی شده فکر میکرده آن مامور شهرداری قصد «سرقت» و «اهانت» به پرچمهای نصب شده برای ۲۲بهمن را داشته است.
آیا پاکبان پل نیایش قربانی جدید سیاست «آتشبهاختیارپروری» است؟
نام پاکبانِ کشته شده؛ الیاس است و ۱۹ سال داشته.
این نوجوان روزها در میوهفروشی و شبها هم در شهرداری کارگری میکرده است.چرا در سرزمین ما، «جان» چنین بیبها شده؟ آن هم جان ارزشمند جوان؟ و چرا اینههمه تبعیض؟ اگر نام این جوان الیاس نبود و روحالله عجمی بود، الان سر چندین جوان را پای چوبه دار، نشان کرده بودند.
تقابل میانِ مرگ وزندگی از مهمترین تقابلها در ذهن بشر است.ارتشِ مردگان همیشه از هولناکترین کابوسهای زندگان بودهاست. مرگاندیشان همواره نیاز دارند تا از زندگیِ زندگان بخورند. برای همین حاکمان پیر مرگاندیش، برای نگهداری قلمرو خود همیشه نیاز به مرگ و وحشت حاصل از آن را دارند. و چوب حراج به جان میزنند، مخصوصا جان جوان. خوردن از تنِ زندهی جوان توسطِ حاکمان پیر مرگاندیش، اتفاقی نیست. این مرگ سالهاست برنامهریزی شده است. از اعدامهای فلهای بگیر تا شلیک هم به سر و هم به پا! تعصب حاصل از دین از بهترین نمونههای به وجود آوردن ارتش مردگان است. آنها این زامبیهای متعصب مرگپرست را پروردند وبه جانِ ما انداختند تا تنِ لاشهی پیر و کپکشان را گوشتی بدهند. بله، لاشه از لاشه باید بپرورد. نگاه کنید چگونه تنِ زیبا و فریبای «زندگی» به تدبیرِ حاکمان مرگاندیش، غذای مرگ شده است. زندگی که در فرهنگ ایرانزمین، والاترین موهبت است. قاتل که فرد متعصبی است گفته خیال کرده به پرچمهای ۲۲ بهمن اهانت کرده!! تعصب؛ بهترین راهکار برای بازتولید و اشاعهی مرگ از طریقِ ایدئولوژیِ کور است. یک روز آرمیتا گرواند و یک روز الیاس محمدی، یک روز ستار بهشتی و یک روز محمد حسینی… اگر فقط به قتلهای همین چند سال اخیر نگاه کنید، میبینید وقتی از برنامهریزی مرگ در این سرزمین حرف میزنیم، از چه حرف میزنیم. متن از «زهرا عبدی» بخشی از گزارش منوتو درباره این پاکبان جوان: «همکار مقتول که شاهد جنایت بوده، گفته عامل قتل بر پرشیایی مشکی سوار بوده، مقابل کارگران شهرداری توقف میکند، ناگهان از خودرو پیاده شده و بدون مقدمه، با مقتول گلاویز میشود و او را از پل به پایین پرتاب میکند. زمانی که کارگران دیگر تلاش میکنند مانع فرار عامل قتل شوند، تهدید میشوند که آنها هم از پل پرت خواهند شد. عامل قتل، سپس سوار خودرو شده و با همراهانش میگریزد. این شاهد افزوده، چند خودرو هم هنگام عبور از پل، از روی پیکر کارگر حدودا ۲۰ ساله عبور کردهاند.