۱۴۰۴ تیر ۱۵, یکشنبه

تبعیض و نا عدالتی در نظام دینی

 

تبعیض دین


تاریخ ایران زمین همانند سایر نقاط جهان از دیر باز با نامدارایی عقیدتی درامیخته است و اختلاف در باور وعقیده دینی زمینه سازبسیاری از نزاع ها و کشمکش های خونباردر طول تاریخ بوده قربانیان بیشماری رابه جا گذاشته است و ازاینرو جامعه بین الملل به لزوم تهیه و تدوین چهار چوب قوانین که تضمین کننده حقوق تمامی افراد بطور یکسان باشد پی برد.

در اعلامیه حقوق بشر به افراد صرفه نظر از عقیده،دین،نژاد ،سطح طبقاتی و صرفا بعنوان یک انسان نگاه میشود.  بسیاری از تراژدی های انسانی در طول تاریخ تنها به دلیل توجه برتری عقیدتی و یا نژادی روی داده است و از اینرو الزام به قوانین حقوق بشر که تمام افراد رابه طور برابر و یکسان لحاظ میکند می تواند تضمین کننده صلح و امنیت جهان باشد. در برسی میزان تعهد اجرایی به قوانین  حقوق بشر میتوان گفت کشور ما و همچنین منطقه خاور میانه همواره بسیار عقب تر از کشور های غربی بوده است.

اگر چه درکشورهای غربی نیز حقوق بشر به طور کامل رعایت نمیشود اما دست کم کشورهای آنها صحنه جنگ های عقیدتی و تبعیض ها وناعدالتی های قومی و مذهبی نیست و کسی به لحاظ داشتن باور و عقیده زندانی یا محکوم به مرگ نمیشود از این رو پیروان ادیان ومذاهب مختلف میتوانند با صلح و آرامش در این کشور ها در کنار هم زندگی کنند. چون جامعه تحت قوانین حقوق بشری و دولتی سکولار اداره میشود که هیچگونه برتری قومی یا عقیدتی را به رسمیت نمیشناسد و همه انسان ها بطور یکسان  در پیشگاه قانون قرار میگیرند و در کشور ما که نظام دینی حاکم است نا عدالتی و تبعیض بسیاری علیه پیروان سایر ادیان از سوی حکومت اعمال میگردد حکومت ایران با سختگیری مذهبی خاصی همواره سعی بر آن داشته است تا نظام عقیدتی شیعی را مبنای هویت افراد جامعه ایران قرار دهد و از اینرو حقوق افراد با باور هایی غیر از نظام عقیدتی حاکم همواره نادیده گرفته میشود و در حق آنها بی عدالتی روا داشته میشود.

تبعیض دینی به معنای برخورد ناعادلانه یا نابرابر با افراد یا گروه‌ها به دلیل باورها و عقاید دینی آنهاست و این نوع تبعیض می‌تواند در اشکال مختلفی از جمله محدودیت‌های اجتماعی، حقوقی، اقتصادی یا فرهنگی ظاهر شود؛ همچنین تبعیض دینی ممکن است در محیط‌های مختلفی مانند محل کار، مدارس، جامعه یا حتی توسط دولت‌ها رخ دهد و تبعیض دینی یکی از چالش‌های جدی در جوامع معاصر است. این پدیده نقض مستقیم حقوق بشر به شمار می‌رود، زیرا آزادی دین و عقیده در ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر به‌عنوان یک حق بنیادین تضمین شده است و در این ماده ذکر شده است که (هر کس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره‌مند شود، این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده همچنین آزادی اظهارعقیده و ایمان است و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس می‌تواند از این حقوق به‌تنهایی یا گروهی به شکل خصوصی یا عمومی برخوردار باشد).

در ماده 18 میثاق حقوق مدنی و سیاسی نیز آمده است که: (هر کس حق آزادی اندیشه، وجدان و مذهب را دارد. این حق شامل آزادی داشتن یا پذیرفتن دین یا اعتقادی به انتخاب خود و آزادی ابراز مذهب یا عقیده خود در عبادت، اعمال و تعلیم، خواه به صورت فردی یا جمعی با دیگران و به صورت عمومی یا خصوصی است و تنها به مواردی که قانون تعیین می کند، امکان اعمال محدودیت بر آزادی‌های دینی و مذهبی قابل‌قبول است) و همچنین در ماده 27 این میثاق آمده است که (هر کدام از کشورهایی که در آنها اقلیت‌های قومی، مذهبی یا زبانی وجود دارند، افراد متعلق به این اقلیت‌ها نباید از حق برخورداری از فرهنگ خود، اظهار و انجام دین خود، در اجتماع با سایر اعضای گروه خود، محروم شوند)

در اصل هجدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است و هرکس حق دارد از آزادی اندیشه ،وجدان و مذهب بهره مند گردد.این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور ونیز آزادی اظهار مذهب یا باور بشکل آموزش ،عمل به شفاهی ،نیایش و بجایی آوردن آیین ها چه به تنهایی و چه بصورت جمعی نیز میگردد و همچنین اصل دوازده قانون اساسی ایران ذکر شده که دین رسمی ایران الی الابد مذهب شیعه جعفری اثنی عشری است و مذاهب دیگر اسلامی از قبیل حنفی،مالکی ،شافعی و زیدی دارای احترام بوده و پیروان آن در انجام مراسم مذهبی و تعلیم و تربیت دینی آزادند. اما رفتار حکومت با پیروان ادیان ناقض مفاد حقوق بشری بوده و موارد ذکر شده در قانون اساسی همه پیروان ادیان و مذهب موجود در کشور را به رسمیت نمیشناسد و از حقوق آنها حمایت نمیکند.ضمن اینکه حتی قرائتی از مذهب شیعه که متفاوت با قرائت نظام حاکم باشد محکوم و در حکم الحاد تلقی میگردد و یا به طور مثال در تهران با وجود تعداد قابل توجه سنی مذهبان آنها اجازه دایر کردن مسجدی را ندارند و همینطور هرگونه خروج از دین شیعه و گرویدن به باور دیگری با مجازات مرگ از طرف نظام حاکم روبه رو میگردد و پیروان ایین بهایی حتی از اجازه کار وتحصیل هم محروم هستند و اصلا از طرف نظام شهروند جامعه ایرانی به حساب نمیایند.

برخورد رژیم همواره نسبت به پیروان طریقت صوفیگری و دراویش نیز سرکوبگرانه بوده و اخبار دستگیری های دراویش گنابادی و سرکوب طرف داران آنها در این روز به گوش میرسد.اما از این میان افرادی که بیشترین اسیب را از نظر دین حاکم در جامعه ایران دیده اند بیخدایان و خرد گرایان هستند بزرگان خرد مند و روشنفکر ایرانی مانند ذکریای رازی ،ابن راوندی ،ابن سینا و خیام و … همواره در اثار خود مردم را به خرد گرایی و پیروی از اخلاق و دوری از تعصبات و خرافات فراخوانده اند در طول تاریخ ایران همواره افرادی که دین و مسئله وجود خدارا به نقد کشیده اند برایشان توسط طبقه حاکم که پشتیبان طبقه روحانیت بوده اند با مجازات روبه رو گردیده اند و دین به عنوان امری بدیهی و ارثی همواره از نسلی به نسل دیگر تحمیل شده است . در جامعه امروز ایران نیز که طبقه روحانیت حاکم مطلق است بیش از نیمی از بودجه کشور صرفه تقویت سازمان های دینی حاکم میگردد و روحانیت شیعی تبدیل به شغلی بسیار پر در امد شده است.

نظام حاکم آمار ایرانیان شیعه مذهب را بیش از 95 درصد ذکر میکند ضمن این که در این امار گیری ها تعداد دقیق پیروان سایر ادیان نامشخص و مخدوش است به جمعیت کثیری از جامعه که خود را از تعلقات مذهبی عاری میدانند اشاره ای نمیگردد چون اصولا در ایران بی دینی مطابق با الحاد است و حتی بیان بی اعتقادی به خدا مجازات مرگ را در پی دارد از این رو در جامعه ی ایرانی افرادی که اعتقاد به خدا ندارند اصولا به رسمیت شناخته نمیشوند و امکانی برای بیان اندیشه های خود ندارند و در یک جامعه با حاکمیت دینی مانند ایران کودکان بزرگترین قربانی نگاه  دین محور نظام حاکم هستند.

در کشور های پیشرفته دنیا از تحمیل هر دین و عقیده به کودک تا رسیدن به سن بلوغ خود داری میشود اما در ایران کودکان از سنین خورد سالی تحت آموزش های سلیقه ای و هدف دار نظام اموزش و پرورش عقیدتی قرار میگیرند ضمن این که تجاوز و سو استفاده جنسی از کودکان در کلاس های درس دینی در جامعه امروز ایران مطرح هست اما نکته حائز اهمیت این است که القا عقیده و دین به یک کودک که هنوز به رشد عقلی و فکری و قدرت انتخاب دست نیافته است در حکم تجاوز ذهنی به ان کودک است و دست کمی از تجاوز جنسی ندارد در ایران سیستم اموزش و پرورش که در خدمت ولایت است تمام سعی و همت خود را بر مغز شویی کودکان و القا حس ترس و عذاب وجدان و نهادینه کردن روحیه سر سپردگی و اطاعت بی چون و چرا نهاده است. دراین مقاله سعی براین داشتم تا به گوشه ای از بی عدالتی های ناشی از حاکمیت دینی اشاره ای داشته باشم به امیدروزیکه تمام اقوام باهر باوروعقیده بطور یکسان وبعنوان یک انسان ازجانب یک نظام سکولار موردحمایت قرارگیرند.

امیر پالوانه


۱۴۰۴ تیر ۱, یکشنبه

بررسی نقاط ضعف در جنگ ایران و اسرائیل

 

پرسشی که پیش می آید این است که ما بعنوان کشوری که دهه ها اسراییل را به نایودی تهدید کردیم چقدر برای جنگ، تخصص و امادگی داشتیم؟!آیا تخصص ساخت موشک برای جنگ تمام عیار کافی بود؟!

ضمن یاداوری نقاط قوتمان که همان موشک های بالستیک و... است و از آنجاییکه رفع نقاط ضعف گاهی مهمتر از تاکید روی نقاط قوت است در این نوشتار به نقد نقاط ضعف در زمینه آمادگی برای جنگ می پردازم؛ متخصصین این حوزه گویا تفکرشان اینگونه بوده که وقتی موشک های خیبر شکن تولید می کنند دشمن جرات حمله نمی کند یا دشمن را آنچنان که باید واقعی تصور نکردند و نمی دانستند وقتی ما هر روز ندای مرگ بر این و آن را سر می دهیم و حتی بازه زمان نابودیشان را مشخص می کنیم؛دشمن چلاق است و به هیچ راهکاری نمی اندیشد.

عدم آمادگی ما در چندین مورد بوضوح و بدون حتی احتیاج به چشم غیر مسلح هم ملموس است:

1- عدم ساخت پناهگاه برای مردم بی پناه در زمان جنگ در صورتی که طرف مقابل بخاطر تهدیدهایی که چندین دهه در معرضش بود نه تنها پناهگاههای بسیاری ساخته حتی در آپارتمان ها،اتاق های امنی تدارک دیده است.آیا متخصصین این حوزه جان انسان که مهمترین اصل در جهان است را چنین بی ارزش محاسبه کرده اند یا اینکه روی انسانیت طرف مقابل که مردم بی گناه را مورد حمله قرار نمی دهند حساب باز کرده اند؟! چراکه اگر جانهای بسیاری گرفته شود اصولا جنگ و جهاد چه دستاوردی و برای چه کسی خواهد داشت؟!

2-یکی دیگر از عوامل پیروزی در یک جنگ رضایت و همدلی لااقل اکثریت مردم از اعماق وجود است؛ هرچند ما از طریق رسانه به هر عنوانی نشان می دهیم که مردم همدلند اما متاسفانه واقعیت فرسنگ ها با این اظهار نظرها فاصله دارد. عدم رضایت مردم بعلت اختلاس ها و سواستفاده بعضی مسئولین و زیر فشار بودن مردم به دلایل گوناگون که منشا همگی آنها ناکارآمدی بسیاری از متخصصین حوزه کشورداری،اقتصادی و غیره است در دهه های اخیر خیلی از مردم را به بی حسی کامل رسانده که می توان مقاله ها در باب اثرات و عواقب این بی حسی نوشت.

3- عدم آمادگی دیگر، عدم شفاف سازی رسانه ملیست و اینکه دیگر یک مارش نظامی و غلو در قدرت، مقدس نمایی، کلیپ های حماسی و غیره تاثیر آنچنانی بر همراهی آحاد ملت ندارد؛اینکه بگوییم همه چیز عالیست و طرف مقابل بیچاره شده و دائم در پناهگاه است،اینکه در رسانه اعلام کنیم که سران حکومت ما در صحنه حضور دارند و طرف مقابل از ترس فلان جا پنهان شده و چیزی از واقعیت ماجرا کم نمی کند و بر افکار مردمی که سوشیال مدیا را به هر ترتیبی دنبال می کند نخواهد داشت؛ رسانه تنها زمانی می تواند همدلی مردم را داشته باشد که واقعیت ها را طوری بیان کند که هم صداقتش را نشان دهد هم تدابیر لازم برای به حداقل رساندن استرس و اضطراب ملت را بکار برد! اینکه تنها کلیپ ها و تصاویری نشان دهیم که از خود قهرمان بسازیم نسخه درد امروز جامعه نیست، صداقت در اخبار و  یکی از موارد نسخه درد امروزی جامعه است.عدم صداقت ملت را از رسانه دور می کند.

4- ظلم،ظلم است چه از طرف نیروی خارجی باشد و چه از طرف نیروی داخلی و وقتی ما ادعا داریم می خواهیم ظالم خارجی را سر جایش بنشانیم ابتدا باید خودمان را از ظلم بری نماییم و گرنه ادعایمان، ادعایی بیش نیست؛ اینکه روزی بخاطر اظهار نظر مردم آنان را زندانی می نماییم و معاند می نمامیم،بخاطر تار موهایشان آنان را با بی احترامی سوار ون می کنیم و ادامه ماجرا و در وقت حادثه همان مردم را ملت خطاب میکنیم،از اعتقاداتشان سواستفاده میکنیم، برایشان تصمیم میگیریم و بجایشان صحبت میکتیم،ظلمی پنهان و آشکارا در حقشان رقم می زنیم؛پیروزی واقعی پیروزی ست که اول خودمان از ظلم بری باشیم، صادق باشیم و از اعتقادات مردم در زمان احتیاج سواستفاده نکنیم؛ یادمان نرود تمامی وابستگان نزدیک امام حسین در صحنه جنگ کنارشان بودند در حالیکه خیلی از آقازاده های کنونی در خارج از کشور و امکان امن هستند از مردم بی پناه و پناهگاه چه انتظاری داریم!؟انتظار داریم تا بار دیگر خسارت ناشی از سو مدیریت و بی تخصصی بعضی مسئولین بر عهده مردم باشد؟! اگر الگوی ما طبق آن چه در این چند دهه در بوق و کرنا کرده ایم امام حسین است، امام حسین در روز واقعه فرمود هر کس می خواهد برود و بر کسی وظیفه ای نیست؛ امام حسین هیچگاه از جناب مردم و بجای مردم تصمیم نگرفت.دلیل تاثیرگذاری و ماندگاریش همین عدم سواستفاده از مردم و همین صداقتش بود. پس اگر میخواهیم آثار این جنگ مثبت و ماندگار باشد بهتر است لااقل از الگویی مانند امام حسین که سالها بر سر زبانمان است بویی ببریم! چراکه امام حسین بیشتر از آنکه به عزاداری ما نیاز داشته باشد به زنده نگه داشتن مکتب،رفتار و منش خود توسط شاگردانش دلشاد خواهد بود و شماهایی که دم از شاگردی میزنید قطعا باید همانگونه که در کلامتان هست رفتار کنید که متاسفانه دنیایی از ضد و نقیض ها هستید.

سخن آخر! شما آنقدر در وهم خود و غرق در تشویق و اغراق در موفقیت های واقعی و کاذبتان شدید که از سمت و سوی آنچه که ادعا داشتید وا ماندید و حکومت جمهوری اسلامی و حاکمان آن هیچ موفقیتی و دستاوردی در این پنچ دهه نداشت به جز فقر،فساد،دزدی،ناامنی و ظلم به مردم و چپاول مردمی که در زندان شما گرفتار شده اند.

امیرپالوانه

۱۴۰۴ خرداد ۲۹, پنجشنبه

من از جنگ میترسم

 


من از جنگ می ترسم چون جنگ سواد ندارد؛

چون شناسنامهٔ آدم ها را نمی خواند، 

دفتر مشق بچه ها را نمی خواند،

قبالهٔ ازدواج نو عروسان را نمی خواند. مدرک دانشگاهی تحصیل‌ کردگان را نمی خواند. 

من از جنگ می‌ترسم چون جنگ کور است؛ 

جوانی پسران را نمی بیند، 

زیبایی دخترکان را نمی بیند،

 فردای کودکان را نمی بیند،

 آرزوهای انسان را نمی بیند، 

رؤیاها و دلتنگی‌ها و حسرت‌ها را نمی‌بیند. 

من از جنگ می‌ترسم چون جنگ ادب ندارد؛ 

پایش را می‌گذارد روی خانه ها، 

روی آدم‌ها، 

روی قلب‌ها و عشق‌ها و تمناها. 

روی تأسیسات اقتصادی که با سال ها خون دل  ساخته شده‌اند. 

من از جنگ می‌ترسم چون آشنا و غریب سرش نمی‌شود؛ 

خوب و بد سرش نمی‌شود. 

دیندار و بی‌دین نمیشناسد، 

پیر و جوان نمی شناسد، 

باسواد و بی‌سواد نمی شناسد، 

فقیر و غنی نمی شناسد، 

تر و خشک را نمی‌شناسد، 

پایش به هر جا که برسد همه را می‌سوزاند. 

من از جنگ می‌ترسم چون هر لباسی که بپوشد؛

هر نقابی که بزند، 

هر شعاری که بدهد، 

باز هم جنگ است و جنگ را از هر طرف که بنویسی گنج نخواهد شد، 

رنج خواهد شد. 

من از جنگ می‌ترسم چون جنگ از همه انتقام می‌گیرد، 

از همه.

حالا فهمیدم که از جنگ نمیترسم من از دست دادن ها میترسم و جنگ یعنی از دست دادن ها.

پست های ویژه

تبعیض و نا عدالتی در نظام دینی

  تاریخ ایران زمین همانند سایر نقاط جهان از دیر باز با نامدارایی عقیدتی درامیخته است و اختلاف در باور وعقیده دینی زمینه سازبسیاری از نزاع ها...

پست های پرطرفدار