۱۴۰۲ دی ۹, شنبه
گرامیداشت ۶ دی،دختران خیابان انقلاب و چهارشنبه های سفید.
۱۴۰۲ دی ۵, سهشنبه
بی عدالتی و تائید حکم اعدام رضا رسائی و مجاهد کورکور
۱۴۰۲ دی ۲, شنبه
نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر آذر ماه ۱۴۰۲
گزارش اجمالی از وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی آذر ماه ۱۴۰۲است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروههای مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمیتواند بازتاب بی نقص وضعیت حقوق بشر در ایران باشد.
خلاصه آنچه گذشت:
اخبار نقض حقوق بشر در آذر ماه ۱۴۰۲با قریب به ۹۷ مورد اعدام، محکومیتهای متعدد، احضارها، نقض گسترده حقوق زندانیان، نقض پایدار آزادی بیان، تجمعات کارگران بخصوص در زمینه معوقات مزدی و موارد دیگری که در استانهای مختلف رخ داد، همراه بود. این گزارش بر مبنای اطلاعاتی گردآوری شده که صحت آنها به احراز رسیده است.
اعدام
آذر ماه با قریب به ۹۷ مورد اعدام همچنان بازگو کننده نقض حق حیات در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر گزارش نهادهای بینالمللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد. از مهمترین رویداد ها در این باره میتوان به اجرای حکم اعدام میلاد زهره وند، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در زندان همدان به اجرا درآمد. آقای زهره وند متهم به قتل علی نظری، مامور اطلاعات سپاه پاسداران در ملایر بود. در ماه سپری شده، حکم اعدام ایوب کریمی در زندان قزلحصار کرج، ابراهیم زمهریر در زندان تبریز، رسول گرگیج و شاه مراد داوودی در زندان وکیل آباد مشهد، کامران رضایی در زندان عادل آباد شیراز، فریدون نصیری نژاد ( نارویی) در زندان جیرفت، محمد نعیمی فر (براهویی)، مازیار نارویی، احمد شاهوزهی و حمید سارانی در زندان بیرجند، ساسان ملکی، مهدی مرادی، مجتبی امیری و منوچهر نورآباد (برزگر) در ندامتگاه مرکزی کرج و محسن سالارزهی در زندان ایرانشهر به اجرا درآمد. گفتنی است، یک متهم در تهران از بابت اتهام تجاوز به اعدام محکوم شد. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شد. همینطور، حکم مردی در تهران که پیشتر از بابت اتهام سه فقره “زنای به عنف” توسط دادگاه کیفری یک استان تهران به اعدام محکوم شده بود، در دیوان عالی کشور تایید شد. بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمیشوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” میخوانند.
آزادی اندیشه و بیان
در آذر ماه، آریانا اکبری در تهران، توماج صالحی در بابل، نیلوفر غزاله و محمدعلی مقیمی در اصفهان، محمد میرقاسم زاده در صومعه سرا، مدیر عامل پیامرسان سروش، دو شهروند در گیلان و سیدمحمد ادریس صالح زهی در مهرستان بازداشت شدند. گفتنی است، جانشین فرمانده انتظامی گیلان از بازداشت ۱۲ گرداننده صفحات مجازی به دلیل انتشار “تصاویری از رقص و پایکوبی در معابر عمومی شهرستان رشت” خبر داد. به گفته وی، همچنین، برای چهار واحد صنفی به دلیل “برپاکردن رقص و آواز خوانی” در این شهرستان اخطاریه پلمب صادر شد. در ماه سپری شده محکومیت های متعددی صورت گرفت که از این تعداد می توان به محکومیت سجاد ایمان نژاد مجموعا به یازده سال حبس و پرداخت بیش از دو میلیارد و هفتصد میلیون تومان دیه، سمانه اصغری به یک سال حبس، پیمان ابراهیمی به بیست و دو ماه و هفده روز حبس، آرش مرادی به هشت سال حبس، حسن مردانی به سه سال حبس، محمد مهدی وثوقیان به پرداخت پانزده میلیون تومان جزای نقدی، معصومه یاوری به سیزده سال حبس، محمد صادقی به پنج سال حبس، یعقوب محمودی آذر، خوشناو عینی، پیروت تابناک، یوسف رحمانی، خضر عبداللهی امیرآباد، فرهنگ کرامت، بهمن محمودی آذر، محسن عزیزی و عثمان حمزه زاده مجموعا به بیست و هفت سال و پنج ماه حبس اشاره کرد. همجنین، علی عاقل در شعبه پنج دادگاه انقلاب مشهد، فریده ویسی در شعبه اول دادگاه انقلاب دهگلان، وحید سرخ گل در شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران، آرشام (محمود) رضایی و خالد پیرزاده در شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین، دنیا حسینی (آزاد) در شعبه ۱۰۹۹ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی ارشاد تهران و محسن حاجی محمدی، سجاد بخشعلی، پوریا شکوهی راد، حامد محققی، بهفر لاله زاری و رضوانه احمد خان بیگی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شدند. طبق قانون، قاضی نباید کسی را احضار یا جلب کند، مگر آن که دلایل کافی داشته باشد. اگرچه ممکن است کسی که در مظان اتهام قرار گرفته است، پس از پایان دادرسی، تبرئه شود، اما همین زدن برچسب اتهام به دیگری باید دلیل داشته باشد. قاضی در صورت سهلانگاری در این مورد، خود مشمول محکومیت انتظامی میشود. اما در این حیطه معیارهای مراجع قضایی ایران متناقض با موازین حقوق بشری است. از این قرار، نرگس محمدی و علیرضا فاضلی (فرهاد امیدی) به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، محمد داوری به شعبه ۱۰۹ دادگاه کیفری شیراز، معصومه یاوری در دادگاه انقلاب شهرستان گلپایگان، سیامک نصیری به شعبه اول دادگاه انقلاب استان البرز، احضار شدند. در ضمن، ایوب غلامی، شهروند اهل سنندج توسط اطلاعات سپاه این شهر احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در ماهی که گذشت، سعدالله رسول پور، جلال امینی، فرشته حسینی و کامران ساختمانگر جهت تحمل حبس به زندانهای بوکان، ارومیه و سنندج منتقل شدند. گفتنی است، منزل شخصی کیومرث امیری کله جویی شاعر و نویسنده متخلص به “لک امیر” اهل کرمانشاه توسط نیروهای امنیتی مورد تفتیش قرار گرفت. در ضمن، مهدی رحمانیان، مدیر مسئول روزنامه شرق در دادگاه جرائم سیاسی و مطبوعاتی مجرم شناخته شد.
زندان
در این ماه، زهره سرو، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، از طریق بلعیدن قرص دست به خودکشی زد. این زندانی پس از اقدام به خودکشی به بیمارستان لقمان منتقل و پس از دریافت خدمات درمانی ساعاتی پیش به زندان بازگردانده شد.به علاوه، احسان صفار، شهروند ساکن خرم آباد دوران محکومیت سه سال حبس خود در زندان پارسیلون خرم آباد سپری میکند. وی اخیرا توسط مسئولین زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و از رسیدگی پزشکی مناسب محروم مانده است.گفتنی است، توماج صالحی، خواننده رپ اعتراضی علیرغم گذشت چندین روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان دستگرد اصفهان بسر میبرد. همچنین، منوچهر بختیاری، زندانی سیاسی محبوس در زندان چوبیندر قزوین، علیرغم وضعیت نامناسب جسمانی، با سنگ اندازی مسئولان مربوطه از اعزام به مرخصی درمانی محروم مانده است. در ضمن، زینب جلالیان، شانزدهمین سال حبس ابد خود را در زندان یزد، بدون امکان دسترسی به درمان سپری میکند. او بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در کنار زندانیان جرایم عمومی نگهداری میشود. همچنین، مهوش ثابت (شهریاری)، از اعضای سابق مدیران جامعه بهائی ایران موسوم به “یاران ایران”، دوران محکومیت حبس خود را در زندان اوین سپری میکند. اخیرا، امکان برقراری تماس تلفنی از خانم ثابت سلب شده است. علاوه بر این، سامان صیدی (یاسین)، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان قزلحصار کرج بسر میبرد. حکم اعدام آقای صیدی دی ماه سال گذشته، در دیوان عالی کشور نقض و جهت رسیدگی به شعبه هم عرض ارجاع داده شد. گفتنی است، کاظم علی نژاد بارائلو و یاشار تبریزی، متهمان سیاسی محبوس در زندان اوین، به صورت تنبیهی به سلول های انفرادی منتقل شدند. در ضمن، محمدحسین و حسین سپهری، برادران فاطمه سپهری، زندانی سیاسی با گذشت بیش از دو ماه از زمان بازداشت، کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان وکیل آباد مشهد بسر میبرند. برخی زندانیان در دوران بازداشت و یا حبس خود در کنار مشکلات هر روزه زندان به ناچار برای شنیده شدن دادخواهیشان دست به اعتصاب غذا میزنند.
در آذر ماه، زهره سرو، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین دست به اعتصاب زد. به علاوه، امیرحسین مرادی، زندانی سیاسی روز دوشنبه سیزدهم آذرماه، از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شد. همچنین وی از برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم مانده است. حق درمان و رسیدگی پزشکی همواره از مهمترین موارد نقض حقوق زندانیان در ایران به شمار میرود. از این قرار، در این ماه، حسن سعیدی، حامی بهادری و سجاد ایمان نژاد، داود رضوی در زندان اوین، فریبا اسدی در زندان کچویی کرج، مهران قره باغی در زندان شیبان اهواز، توماج صالحی در زندان دستگرد اصفهان، حسین حسین پور در زندان عادل آباد شیراز، سامان یاسین در زندان قزلحصار کرج از دریافت خدمات درمانی محروم بودند. با وجود خطرهای موجود، محرومیت زندانیان از اعزام به مرخصی به وفور گزارش شده است که از مهمترین آنها میتوان به منوچهر بختیاری در زندان چوبیندر قزوین، مهران قره باغی در زندان شیبان اهواز، زهره سرو و حامی بهادری در زندان اوین اشاره کرد.
اقلیت های ملی و مذهبی
در این ماه، هادی قلیزاده، فعال ترک (آذربایجانی) امروز پنجشنبه شانزدهم آذرماه توسط نیروهای امنیتی در تبریز بازداشت و ساعاتی بعد از بازجویی آزاد شد. همچنین، امیر ستاری و جعفر اسماعیل زاده، فعالین ترک (آذربایجانی) به صورت تلفنی به اداره اطلاعات تبریز احضار شدند. همچنین منزل پدری امیر بدری توسط نیروهای این اداره مورد تفتیش قرار گرفته است. در ضمن، بهزاد عباس زاده، فعال ترک (آذربایجانی)، به اداره اطلاعات قوشاچای واقع در شهرستان میاندوآب احضار و مورد بازجویی قرار گرفت.اعمال فشار و تهدید اقلیتهای مذهبی در این ماه نیز ادامه داشت. در این ماه، حسن امینی و محی الدین محمدزاده، دو روحانی اهل سنت و ساکن بوکان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. به علاوه، منزل محمود اقدسی و همسرش سهیلا اسلامی شهروندان بهائی ساکن یزد مورد تفتیش نیروهای امنیتی قرار گرفت. گفتنی است، بنفشه اسدیان، فارس فنائیان، فواد لقایی، زهرا گلابیان و نسیم صمیمی شهروندان بهائی ساکن قائم شهر با تشکیل پرونده قضایی علیه خود مواجه شدند. از سوی دیگر، برخی لوازم شخصی ضبط شده این افراد و بیست و هفت شهروند بهائی دیگر تاکنون بازگردانده نشده است. همچنین، سعیده خضوعی، صبا سفیدی، ایرج شکور، سمیرا ابراهیمی، پدرام عبهر و ارسلان یزدانی، شهروندان بهائی توسط شعبه سی و شش دادگاه تجدیدنظر استان تهران، مجموعا به ۲۹ سال و ده ماه حبس محکوم شدند. به علاوه، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات حوریه سادات محسنی، شهروند بهائی ساکن مشهد در شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر برگزار شد.
حقوق کودک
در این ماه، یک پسر شانزده ساله در مشهد از طریق حلق آویز کردن به زندگی خود پایان داد. همینطور، روز دوشنبه بیستم آذرماه، یک پسر هفده ساله در تهران از طریق پرت کردن خود از ساختمان، به زندگی خود پایان داد. همچنین، یک نوجوان هفده ساله در یکی از خیابان های مشهد توسط شوهرش در مقابل انظار عمومی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید. متهم به قتل، هم اکنون در بازداشت بسر میبرد. در ضمن، مرد جوانی در تهران به اتهام آزار جنسی یک نوجوان شانزده ساله توسط ماموران پلیس بازداشت شد. همینطور، دو کودک در ارومیه توسط نامادری خود مورد آزار جسمی قرار گرفتند. دختر چهار ساله این خانواده در پی شدت ضربات وارده دچار ضربه مغزی شد و متهم هم اکنون در بازداشت بسر میبرد. در ضمن، یک دختر ۹ ساله در تهران توسط پدرش به قتل رسید. متهم پس از بازداشت دلیل این اقدام را به هم ریختن منزل و عدم رعایت نظافت توسط دخترش عنوان کرد. به علاوه، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام معید ساعدی، نوجوان ۱۵ ساله و برادر سارینا ساعدی، نوجوان جانباخته در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، در دادگاه کیفری دو شهرستان سنندج برگزار شد. به علاوه، مبین ترشابی (مرادزهی)، نوجوان ساکن خاش توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. گفتنی است، برخلاف تعهدات بین المللی ایران تحت عنوان الحاق به پیمان نامه حقوق کودک و بخش عدم به کارگیری کودکان در امور نظامی، مسئول اجرایی و هماهنگی “گروه جهادی عاشورا” گفت که یک هزار و ۳۴۰ دانشآموز در استان فارس به میدان تیر برای تیراندازی و آموزش به کارگیری سلاح اعزام میشوند. به گفته وی، این اقدام به قصد نیروسازی از کودکان و نوجوانان برای سپاه پاسداران صورت میگیرد.
زنان
در ماهی که گذشت، مردی میانسال در تهران دختر بیست و یک ساله خود را با ضربات چاقو به قتل رساند. متهم پس از بازداشت، داشتن خانه مجردی توسط دخترش را انگیزه خود از انجام این اقدام عنوان کرد. در این ماه، مردی که متهم است، تعدادی زن را به صورت جداگانه ربوده و با تهدید چاقو مورد تجاوز قرار داده، توسط پلیس بازداشت شد. همینطور، رئیس پلیس آگاهی البرز از دستگیری مردی که اواخر آبان ماه همسر خود را در کرج به قتل رسانده بود، خبر داد. از سوی دیگر، مردی که اخیرا در یکی از شهرستان های استان کرمانشاه همسر خود را به قتل رساند، توسط نیروهای پلیس بازداشت شد. هر دو متهم پس از بازداشت دلیل این اقدام را اختلافات خانوادگی عنوان کردند. در ضمن، فاطمه رجایی راد، متخصص جراحی دهان، فک و صورت که چندی پیش بدون رعایت حجاب اجباری در مراسم تجلیل از پزشکان نمونه آمل حاضر شده بود، از دانشگاه علوم پزشکی بابل اخراج شد. همچنین، سپیده رشنو، دانشجو و شهروند معترض به حجاب اجباری، توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران به چهار ماه حبس محکوم شد. همزمان وکیل مدافع خانم رشنو از تشکیل پرونده ای جدید علیه این شهروند خبر داد.
بهداشت و محیط زیست
در این ماه، دو محیط بان در لرستان، در پی درگیری با شکارچیان غیر مجاز مصدوم شدند. همچنین، یک محیط بان در شهرستان اردستان، در پی درگیری با شکارچیان غیر مجاز مصدوم شد. همچنین مدیرکل حفاظت محیط زیست استان زنجان اظهار داشت که از ابتدای تاسیس سازمان حفاظت محیط زیست تاکنون بیش از ۵۰۰ محیط بان در جریان درگیری های صورت گرفته با متخلفان محیط زیستی کشته و زخمی شده اند. حق بر محیط زیست و مبانی فلسفی آن، از قواعد حقوق بشر و حقوق طبیعی نشأت گرفته شده است. ابتدایی ترین حق طبیعی انسان در این کره خاکی، «حق حیات» است. اما طی دهه های اخیر به دلیل استفاده بی رویه از منابع طبیعی، عدم نظارت و توجه به مباحث زیست محیطی و الگوهای صحیح، محیط زیست طبیعی به شدت مورد صدمه واقع شده است. هرانا در این حوزه گزارشاتی از هفته اول، دوم، سوم و چهارم با هدف آگاهی سازی گردآوری کرده است.
کارگران و اصناف
در ماهی که سپری شد ۱۷۶ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار در اقصی نقاط کشور دچار حادثه شدند. ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده که رتبه بسیار پایینی است. در آذر ماه، عدم رعایت ایمنی کار ۱۴۱ کارگر را مصدوم و ۳۵ تن دیگر را به کام مرگ کشاند. از اخبار مرتبط در این حوزه می توان به مرگ و مصدومیت پنج کارگر در شهرهای اصفهان، سبزوار، کوهدشت و تهران، مرگ پنج کارگر صنعت نفت در کوهدشت و مرگ چهار کارگر در شهرهای زاهدان، مریوان و کلاله اشاره کرد. در آذر ماه، دستکم ۱۹۴ تجمع اعتراضی برگزار شد که از مهمترین آنها میتوان به تجمع اعتراضی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری، کارگران شرکت پالایش نفت آبادان، کارگران پیمانکاری شرکت آب و فاضلاب در اهواز و کارگران پیمانی نفت اشاره کرد. همینطور، بازنشستگان مخابرات در شهرهای مختلف، بازاریان در بندر گناوه و بازنشستگان صنایع فولاد در شهرهای مختلف تجمع اعتراضی برگزار کردند.
خشونت نظامی و قضایی و امنیت شهروندان
کولبری، شغلی کاذب و مشقت بار است که مردم مناطق مرزی در پی فقدان فرصت های شغلی به آن روی می آورند و سالانه ده ها تن در مواجهه با خطرات طبیعی و یا در پی شلیک نیروهای مرزبانی کشته و یا زخمی می شوند. در ماهی که سپری شد، دو کولبر بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی در مناطق مرزی بانه زخمی شدند. همچنین، تیراندازی نیروهای نظامی در مناطق مرزی بانه به زخمی شدن یک کولبر انجامید. با وجود گذشت ۳۲ سال از جنگ ۸ ساله بین ایران و عراق، هنوز مین های به جا مانده از آن دوران، در مناطق مرزی غرب، جنوب غرب و شمال غرب ایران شامل استانهای آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه و خوزستان، جان شهروندان را تهدید می کنند. از این قرار در این ماه، یک کولبر در مناطق مرزی نوسود بر اثر انفجار مین بر جای مانده از جنگ ایران و عراق زخمی شد.
۱– گزارشاتی که توجهات زیادی به خود جلب کرد
در این بخش سعی شده به گزارشهایی از نقض حقوق بشر در آذر ماه که با حساسیت و توجه بیشتری از سوی افکار عمومی مواجه شدند، اشاره شود. بدیهی است که این توجه بیشتر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارشها به لحاظ حجم نقض حقوق بشر در ایران نیست. از مهمترین اخبار که در این ماه بازتاب بسیار گستردهای در کشور داشت، می توان به بازداشت توماج صالحی، عدم رسیدگی پزشکی فاطمه سپهری در زندان وکیل آباد مشهد، اجرای حکم اعدام سمیرا سبزیان فرد و خودکشی زهره سرو در زندان اوین اشاره کرد.
۲– گزارشاتی که علیرغم اهمیت با بیتوجهی روبرو شدند
در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارشهای حقوق بشری، اساساً با کم توجهی و بعضاً بیتوجهی رسانهها و افراد فعال در شبکههای اجتماعی که به هر ترتیب تشکیلدهندهی قسمتی از افکار عمومی هستند روبهرو شدند. گفتنی است این نوع کمتوجهیهای بعضاً غیر تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه بیشتری از تداوم و گسترش نقض حقوق بشر را فراهم میآورد. از مهمترین خبرها که در این ماه با بی توجهی رسانه ها و مردم روبرو شدند، میتوان به قتل یک قربانی کودک همسری توسط شوهرش و قتل یک مرد با انگیزه ناموسی اشاره کرد.
۱۴۰۲ آذر ۲۷, دوشنبه
اتهام بغی چیست و چا کسی باغی محسوب میشود؟
۱۴۰۲ آذر ۲۳, پنجشنبه
جمهوری اسلامی خودِ خودِ فساد است
در حالی که «فساد اقتصادی» با سرشت جمهوری اسلامی پیوند خورده اما خبر فساد ۳/۳۷ میلیارد دلاری به عنوان بزرگترین فساد اقتصادی تاریخ ایران که از سوی «گروه کشت و صنعت دبش» صورت گرفته بسیاری را مبهوت کرده است.
در یک اقدام شبکهای میان چند وزارتخانه و گمرک و بانک مرکزی، اکبر رحیمی مدیرعامل «گروه کشت و صنعت دبش» توانسته فساد اقتصادی هنگفتی را در کمتر از چهار سال و در فاصله سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ رقم بزند.
ساز و کار فساد صورت گرفته به این شکل بوده که گروه کشت و صنعت دبش، برای چای درجه یک هندی ثبت سفارش کرده، اما در عمل چای درجه دو کنیایی (یعنی همانجایی که کشت فراسرزمینی انجام میدهد) وارد کرده است. اختلاف قیمت این دو نوع چای چیزی حدود ۱۲ دلار در هر کیلو بوده که در مقادیر بالا مبلغ سرسامآوری نصیب مدیران این گروه کرده است.
بر اساس توضیحات ارائه شده از سوی رئیس سازمان بازرسی کل کشور، بخش دیگری از این فساد به اسم واردات ماشینآلات بوده که یک میلیارد و ۴۷۲ میلیون دلار ارز دولتی دریافت اما ماشینآلاتی وارد کشور نشده است.
رقم اختلاس پرونده «دبش» چنان هنگفت است که برخی رسانهها به سنجش آن با بودجه بخشهای مختلف کشور و یا هزینهکرد مبالغ مشابه در دیگر کشورها پرداختهاند. این محاسبات نشان میدهد رقم فساد «دبش» بیش از ۳ درصد بودجه کل کشور، بیش از ۸۰ درصد کل بودجه وزارت آموزش و پرورش، ۹۰ درصد بودجه بهداشت، بیش از ۴۳ برابر بودجه محیط زیست کل کشور و تقریبا برابر با بودجه عمرانی کشور است. ارزهای دولتی که اکبر رحیمی و همدستانش در حکومت به جیب زدند، برابر با رقم ارز مورد نیاز برای واردات دارو و شیرخشک است؛ رقمی که دولت به دلیل «نبود منابع» آن را اختصاص نداده و سبب درگذشت بیماران زیادی به دلیل عدم دسترسی به دارو و بروز بحران شیرخشک در کشور شد.
قابل توجه اینکه رقم فساد «دبش» بیش از نیمی از رقم پولهای آزاد شده ایران در کره جنوبی است که جمهوری اسلامی دستیابی به آن را در ازای آزادی گروگانهای آمریکایی یک موفقیت بسیار بزرگ برای خود قلمداد میکند!
از سوی دیگر فساد ۳/۳۷ میلیارد دلاری «دبش» برابر با هزینه ساختن «دو برج خلیفه دوبی»، «ساخت سه واحد پتروشیمی» و «ساخت یک نیروگاه هستهای ۵۰۰ مگاواتی» است.
پرسشهای بیپاسخ درباره «دبش»
بر اساس گزارشها، اکبر رحیمی متهم ردیف اول این پرونده با وثیقه پنج هزار میلیارد تومانی، سنگینترین وثیقه صادر شده از سوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، در زندان است.
این در حالیست که این پرونده همچنان دارای ابعاد پیچیده و پنهانی است که رئیس سازمان بازرسی کل کشور و رئیس دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری که در روزهای گذشته درباره این پرونده توضیحاتی ارائه کردند، به آن نپرداختند. برای نمونه به نقش مقامات ارشد وزارت جهاد کشاورزی، گمرک و بانک مرکزی در این پرونده اشاره نشده است. هرچند گفته شده تعدادی در بخشهای مرتبط بازداشت شدهاند اما معلوم نیست این افراد چه کسانی هستند و چه سِمتهایی داشتهاند؟
از سوی دیگر همچنان پرسشی مهمتر نیز مطرح است؛ اکبر رحیمی که حتی برخی رسانهها از انتشار نام او خودداری کرده و از او به عنوان «الف. ر.» نام میبرند، بر اساس کدام زد و بند و رابطه و رانت توانسته تا داشتن برنامه اختصاصی و رپرتاژآگهی در صداوسیمای جمهوری اسلامی یا روزنامه «دنیای اقتصاد» یا خبرگزاری «تسنیم» وابسته به سپاه پاسداران انقلابی پیش برود و همزمان بزرگترین فساد اقتصادی «افشا شده» در جمهوری اسلامی را در مدت زمان کوتاهی مرتکب شود؟!
«دبش» مُشتی نمونه خروار
در حالی که رسانهها از فساد «گروه کشت و صنعت دبش» به عنوان بزرگترین فساد تاریخ ایران نام میبرند اما به بیان دقیقتر این فساد «بزرگترین فساد افشا و اعلام شده» در تاریخ ایران است.
واقعیت اینست که ساختار فاسد و تبهکار جمهوری اسلامی مافیاهای تو در تو و بزرگی را به صورت شبکهای در خود زاییده و پرورانده که به نظر میرسد فسادهایی بسیار بزرگتر و کلانتر از فساد «دبش» هم در این ساختار صورت گرفته که یا تا کنون پنهان مانده و یا افشا و علنی نشده است.
با اینهمه رقمهای افشا شده از فساد در جمهوری اسلامی همواره روند صعودی داشته است. برای نمونه رقم فساد در پرونده «دبش» یک و نیم برابر رقم فساد صورت گرفته از سوی بابک زنجانی است که در دورهای که افشا شد بسیاری را مبهوت کرده بود و چنین فسادی را غیرقابل باور میدانستند.
در این میان، فسادهای ریز و درشت دیگری به صورت گسترده هر روز و هر هفته در ایران سازماندهی و انجام میشود. در همین روزهایی که خبر فساد «دبش» به تیتر نخست رسانهها تبدیل شد بود، خبر دیگری درباره اختلاس عجیب و البته هنگفت یک رئیس بانک در شهر قم منتشر شد که با جعل سند توانسته مبلغ ۲۴۴ وام ازدواج را به جیب بزند.
در فساد دیگری که در شهرداری تهران رخ داده، مبلغ ۱۷هزار میلیارد تومان از درآمد شهرداری تهران گُم شده و به جیب فرد یا افرادی متصل به این سازمان رفته است!
نبرد «خودی»ها با اسم رمز «فساد»
فساد ساختاری در جمهوری اسلامی اگرچه مدتها از سوی مقامات حکومتی پنهان و انکار میشد، اکنون به حدی عیان شده که دیگر صدای «خودی»ها را هم درآورده است.
عباس عبدی از گروگانگیران سفارت آمریکا و بازجویان اوایل انقلاب و فعال اصلاحطلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با اشاره به فساد «دبش» نوشته دست زدن به فسادی در این سطح قطعا با اطلاع مقامهای عالیرتبه دولت جمهوری اسلامی بوده است.
روزنامه «جمهوری اسلامی» هم در مطلبی با کنایه به سیدابراهیم رئیسی که قرار بود دولتش با فساد مبارزه کند نوشته «هر روز اخبار متعددی از فسادهای گوناگون اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و فرهنگی از دستگاههای مختلف به گوش میرسد. وجود فساد، عمدتاً از بحران اقتصادی ناشی میشود. دولتها برای مقابله با فساد قبل از هرچیز باید بیماری اقتصادی را معالجه کنند.»
در ادامه این مطلب آمده که « مسئولان بجای پرداختن به ریشه فساد و سوزاندن آن و سالمسازی جامعه، تلاش میکنند آن را به این و آن نسبت بدهند و دامن خود را پاک جلوه دهند.»
آنچه روزنامه «جمهوری اسلامی» به آن اشاره کرده، رویکرد جریان اصلاحطلب و اصولگرا بر سر پرونده «دبش» است که هر یک «توپ» فاسد بودن را به زمین دیگری انداخته و این پرونده را به ابزاری برای زدن یکدیگر تبدیل کردهاند.
در این میان ابراهیم رئیسی که به نظر میرسد متوجه شکلگیری آرایش تهاجمی جناحین علیه یکدیگر با افشای پرونده فساد «دبش» شده، در سخنانی گفته «از مهمترین اصول مبارزه جدی با فساد، پرهیز از رویکردهای سیاسی در فسادستیزی است.»
در عمل اما فسادها و اختلاسهای ریز و درشت در جمهوری اسلامی، در سایهی حمایت دولتهای مختلف اصولگرا و اصلاحطلب رخ داده و هر یک از جریانات بر گوشهای از «سفره انقلاب» نشسته و بیش از چهار دهه در حال «تناول» منابع و ثروت کشورند.
هرچند در میان متهمان پروندههای فساد اقتصادی، وزنه تباهکاری اصلاحطلبان بیشتر است و چهرههایی چون غلامحسین کرباسچی، حسین فریدون، شبنم نعمتزاده و مهدی جهانگیری حضور دارند اما مافیاهای وابسته به اصولگرایان و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز ید طولایی در ایجاد و گسترش شبکههای مافیایی فساد اقتصادی دارند.
رای مثال، علیرضا زاکانی که در زمان نمایندگی مجلس شورای اسلامی در دهه ۹۰ خورشیدی مدعی عدالتخواهی و مبارزه با فساد بود، اکنون به عنوان شهردار تهران با فسادهای پی در پی و توزیع رانت میان نزدیکانش خبرساز شده است.
در مجموع، فساد در تار و پود ساختار جمهوری اسلامی تنیده شده و «مبارزه با فساد» و «اصلاح ساختار» تنها نمایش و ادعایی است که از پشت تریبونها در رقابتهای انتخاباتی و یا برای «زدن» جناح رقیب مطرح میشود. به ویژه آنکه جناحین حکومت برای تبلیغاتی به سود خود جهت انتخابات نمایشی مجلس شورای اسلامی که قرار است در نیمه اسفند برگزار شود، خیز برداشتهاند. وگرنه تا جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام فاسد و فسادپرور در ایران حاکم است، فساد و تباهی از کشور رخت بر نخواهد بست.
۱۴۰۲ آذر ۲۱, سهشنبه
دکتری که جانش را داد ولی شرافتش را نداد ،
آیدا پزشکی بود که به صورت مخفیانه به مداوای آسیب دیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ میپرداخت.
در نامه پزشکی قانونی، علت مرگ آیدا «برخورد جسم سخت» نوشته شده در حالیکه کلانتری اکباتان علت مرگ رو تصادف عنوان کرده بود. وقتی خانواده آیدا اصرار کردند که پیکر او را ببینند، مشخص شد که هیچ شباهتی به بدنی که تصادف کرده، ندارد. دستهایش شکسته، نیمه راست صورتش له شده، بینی او خُرد شده و چشم چپش به صورت کامل تخلیه شده بود. همچنین روی سایر اعضای بدن نیز به صورت واضح جای چند کبودی به چشم میخورد.
گفته میشود، آیدا رو شکنجه کردن تا آدرس آسیبدیدههای اعتراضات رو به دست بیاورند ولی این کار رو نکرد و به سوگند پزشکی خود، وفادار ماند و جانش را از دست داد.
اولین سالگرد مجید رضا رهنورد او دومین اعدامی خیزش زن،زندکی،آزادی بود
مجیدرضا، دومین معترض اعدامشده خیزش سراسری است، مراحل دادرسی او نیز مانند دیگر معترضانی که اعدام شدند، بسیار ناعادلانه بود.
مجیدرضا ۲۱ آذر ۱۴۰۱ در روندی غیرقانونی، و در جریان محاکمهای بدون وکیل تعیینی حکم اعدامش صادر شد.
وکیل تسخیری مجیدرضا رهنورد، روند اعدام او را تسریع کرد، از مجیدرضا رهنورد اعتراف گرفتند که بگوید: «برای اجرای مجازات، عجله دارم». دادگاه او ۸ آذر ۱۴۰۱ برگزار و ۱۳ روز بعد اعدام شد.
روز پنجشنبه ۲۶آبان در خیابان حرعاملی مشهد، عدهای بسیجی مقابل خانه مجیدرضا اقدام به فحاشی و ایجاد رعب ووحشت کردند، ماموران لباس شخصی به داخل خانهها و مغازههای مردم گاز اشکآور شلیک کردند. خواهر و مادر مجیدرضا در خانه به شدت ترسیده بودند. مجید از پنجره اعتراض میکند اما بسیجیان باز هم فحاشی کردند. به مادر مجید فحش دادند که مجید دیگر نتوانست تحمل کند و به خیابان آمد و با آنها درگیر شد، بعد از حادثه، مغازهدارهای اطراف را تا ساعتهای طولانی در مغازههایشان حبس کردند. برخی مغازهداران تا روزهای منتهی به حکم نیز تحت فشار و بازداشت بودند. تمام تصاویر دوربینهای مداربسته را که نشان میداد قبل حادثه چه اتفاقاتی رخ داده، جمع کردند.
وکیل تسخیری مجیدرضا هم به جای دفاع از او در کنار نهادهای امنیتی ایستاد و گفت: «موکل در آن روز به دلایل مختلف شرایط روحی مناسبی نداشته و چاقو را در آستین خود پنهان میکند، چاقو حدود ۳۰ سانتیمتر بوده است و در این پرونده مسلم است که متهم ۲ نفر را به شهادت رسانده و ۴ نفر دیگر را مجروح کرده است، مستندات پرونده کامل است اما متهم با چاقوی آشپزخانه این اقدام را انجام داده است.»
از سوی دیگر، مجیدرضا در دادگاه تحت فشار و شکنجه در دفاع از خود تمام اتهاماتی که به او وارد شده بود را پذیرفته بود که این مهم نشان از اخذ اعترافات اجباری از او داشته.است.
۱۴۰۲ آذر ۲۰, دوشنبه
محکومیت غیابی نسرین حسنی روزنامه نگار اهل بجنورد بدلیل فعالیت در فضای مجازی
۱۴۰۲ آذر ۱۷, جمعه
روز دانشجو یادآور کوی دانشگاه سال ۱۳۷۸
۱۴۰۲ آذر ۱۳, دوشنبه
آمار و گزارشات اعدام در ایران
پست های ویژه
سرنوشت امضا کنندگان بیانیه استعفا خامنهای
سران حکومت جمهوری اسلامی به سردمداری علی خامنهای همواره تلاش داشتهاند نظام دیکتاتوری خود را یک حکومت آزاد معرفی کنند.این درحالی است که ه...
پست های پرطرفدار
-
دیکتاتورها همواره تلاش میکنند تا خود را مطابق با قانون جلوه دهند؛ قانونی که غالباً به نفع خودشان تصویب شده و حتی در مواردی که ممکن است آن...
-
رهبر جمهوری اسلامی در اظهاراتی غیر قانونی امروز اعلام کرد: «برخی در خارج از کشور و با رسانههای فارسیزبان این کار را میکنند ...
-
آزادی بیان یکی از ستونهای اصلی جوامع دموکراتیک مدرن است. با اینکه این آزادی در اعلامیه جهانی حقوق بشر و بسیاری از قوانین اساسی ...