اگر شاه کشور را ترک نمیکرد و اوضاع بهم نریخته بود خمینی هرگز جرات نمیکرد که بیاید. آنچه روی داد به خاطر تبلیغات بود خمینی بخصوص از جانب بی بی سی در آن روزها و فرانسه و متأسفانه رقابت بین آمریکا و فرانسه و انگلیس مطرح بود. زیرا اروپائیان از مناسبات ما با آمریکا خوشنود نبودند. (اردشیر زاهدی)
وظیفه انقلاب این نیست که خفقان را با خفقان جواب بگوید، وظیفه انقلاب آن است که خفقان دیکتاتوری را با دموکراسی انقلابی جواب بگوید.
چون پایگاه انقلاب اسلامی دین بود، بنابراین با هویت تاریخی جامعه سازگار شد و چون همگان را به آزادی و استقلال وپیشرفت فرا خواند، در نتیجه با خواست تاریخی مردم همسو بود.
ایران در دست من نیست، در دست ملت است. ملت هم کسی که خدمتگزار باشد و مصالح شان را بخواهد، با آزادی مطلق به او ممکن است رو بیاورند. در مملکت ما آزادی اندیشه هست، آزادی قلم هست، آزادی بیان هست ولی آزادی توطئه و آزادی فساد کاری نیست . سپاه باید پشت مردم باشد. اصل مردم هستند. ارتش هم باید پشت مردم باشد. ارتش و سپاه باید بگویند: جانم فدای مردم. اگر بگوید جانم فدای رهبر انحراف است. اصل مردم هستند. رهبر هم جانش فدای مردم است. ما همه برای مردم ایم. سپاه باید از حقوق مردم دفاع کند. پشتیبان مردم باشد. اگر بگوید جانم فدای رهبر که این میشود همان زمان شاه - پس مردم برای چی انقلاب کردند؟ (روح الله خمینی)
انقلاب ۱۳۵۷ ایران همچنان موضوع مورد توجه بخش قابل توجهی از جامعه ایران است چون تبعات و نتایج آن هنوز گریبان آنها را محکم گرفته است. انقلاب ایران یک رخداد سیاسی بود که در ۲۲ بهمن ۵۷ به اوج رسید و پایان یافت. آنچه هست یک حکومت مستقر است که خود را به عنوان انقلابی می فروشد تا هر گونه مخالفت را ضد انقلاب معرفی کرده و سرکوب کند. همچنین حکومت بسط حوزه نفوذ و تلاش برای بر ساختن امپریالیسم شیعی را با انقلابی معرفی کردن خود توجیه می کند. درس هایی که حاکمان جمهوری اسلامی از انقلاب ۵۷ گرفتند کنترل شدید تر و سرکوبهای خشن تر (ماشین سرکوب کاراکتر)، دشمنی شدید با غرب و مخالفت عام و آشکار با حقوق بشر بوده است. آنها از روی دفترچه انقلاب و موفقیت های خود هر حرکت مردمی را با شدت و حدت کوبیدند. اما اکثر مردم از انقلاب ۵۷ درس گرفتند و از خشونت در برابر حکومت پرهیز کردند و حکومت نمیخواهد مردم این رویداد را فراموش کنند چون می خواهد خود را علی رغم قدرت مطلقه و مستقر، انقلابی معرفی کند. مخالفان نیز با اهداف متفاوتی می خواهند تجربه این انقلاب را یادآوری کنند، مردم را از انقلابی دیگر پرهیز دهند یا دوباره آنها را به انقلابی دیگر فراخوانند.
خامنه ای رهبر انقلاب نیست؛ جانشین خمینی
است. نهادهایی که صفت انقلابی دارند نیز نهادهای معمول حکومتی (و البته فرا قانون
و فرا پاسخگویی) هستند و نه نهاد انقلابی. عنوان انقلابی قرار است ویژگیهای منفی
آنها را پوشش دهد. هنر انقلابی یا دین انقلابی هم پس از استقرار حکومت و با حمایت
حکومت وجود ندارد. هر آنچه حکومت انقلابی می نامد حکومتی و دولتی است. ارائه خدمات
مذهبی - دولتی به بخش کوچکی از جمعیت کشور مصداق بارز سوء استفاده از قدرت و فساد
است.
امیرپالوانه
Amir Palvaneh
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر