۱۴۰۳ شهریور ۲۰, سه‌شنبه

نقش مستقیم علی خامنه‌ای در اعدام معترضان ایرانی

اعدام های سال 67
هرچند علی خامنه‌ای همواره در جایگاه طلبکار ظاهر می‌شود و خودش را فاقد هرگونه مسئولیتی می‌داند اما نقش مستقیم او در همه جنایات جمهوری اسلامی قابل مشاهده است و به بیان دیگر، برخلاف چیزی که طرفداران حکومت سعی دارند تبلیغ کنند، همه تصمیمات در جمهوری اسلامی با نظر مستقیم علی خامنه‌ای اتخاذ و اجرا می‌شوند. اعدام ایرانیان آزادیخواه در دادگاه‌های نمایشی حکومت نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با کمی کنکاش به راحتی می‌توان دریافت که شخص علی خامنه‌ای دستور اعدام‌ها را صادر می‌کند.

نقش مستقیم علی خامنه‌ای در اعدام ایرانیان آزادیخواه: با اینکه خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی شهریور ۱۴۰۱ و  بعد از قتل حکومتی مهسا امینی آغاز شد، اما تقریبا همه کارشناسان سیاسی و اجتماعی مستقل اتفاق نظر دارند که این خیزش انقلابی ادامه خیزش‌های سراسری گذشته بویژه دی ۹۶ و آبان ۹۸ و همچنین تظاهرات پراکنده صنفی  در سال‌های اخیر است.بنابراین، یک خیزش انقلابی این چنینی علیه جمهوری اسلامی به راحتی قابل پیش بینی بود و علی خامنه‌ای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی  نیز می‌توانستند اتفاقاتی مشابه آنچه امروز در خیابان‌های ایران می‌گذرد را پیش بینی کنند؛ از همین رو، علی خامنه‌ای مجوز اعدام‌ها و برخورد وحشیانه با معترضان را پیش از شهریور ۱۴۰۱ صادر کرده و کماکان با ادامه خیزش مردم علیه دیکتاتوری جمهوری اسلامی بر موضع خود تاکید می‌کند.

خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است: دهه ۶۰ خورشیدی یکی از تاریک‌ترین و وحشتناک‌ترین دوران حکومت جمهوری اسلامی بود. از اعدام‌های دسته جمعی زندانیان عقیدتی سیاسی در سال‌های ۶۰ و ۶۷ که بدون محاکمه انجام و قربانیان آن‌ها در گورهای دسته جمعی دفن شدند گرفته تا ربودن، کتک زدن و قتل شهروندان ایرانی با جرم‌هایی مثل پوشیدن شلوار جین، بر سر نداشتن چادر، آرایش کردن یا حتی پوشیدن پیراهن آستین کوتاه. 

علی خامنه‌ای اما این دهه را یکی از بهترین دهه‌های تاریخ ایران می‌داند و معتقد است که این جنایات جمهوری اسلامی یک تجربه موفق است و مسئولان امروزی باید از تجربه به گفته او  -موفق-  دهه ۶۰ خورشیدی برای مدیریت کشور استفاده کنند.

وی در همین راستا تیر ماه امسال در جمع تعدادی از مسئولان قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرد:

ما در سال ۶۰، در مقابل این همه حادثه و شدّت عمل توانستیم روی پای خودمان بِایستیم و دشمن را ناامید کنیم، امروز هم میتوانیم؛ خدای سال ۶۰، همان خدای امسال است؛ خدای دوران‌های سختی و دوران‌های گوناگون یکی است، همه‌ی سنّت‌های الهی هم سر جایش است. سعی کنیم خودمان را مصداق سنّت‌های الهی در راه پیشرفت قرار دهیم؛ سعی‌مان این باشد.

خامنه ای و کشتار دهه شصت: به نظر می‌رسد که علی خامنه‌ای قیام انقلابی ایرانیان علیه خود و حکومتش را بهتر از هر کس دیگری پیش‌بینی کرده بود و در این دیدار حکم اعدام مردم آزادیخواه را از پیش صادر کرد.

اعدام با سناریو ساختگی قصاص به جای محاربه،(هریک نفرکشته شه؛هزارنفرپشتته)این یکی از پرتکرار‌ترین شعارهای ایرانیان آزادیخواه در جریان خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی بود. خامنه‌ای به خوبی می‌داند که متهم کردن دستگیر شدگان به (محاربه و افساد فی‌الارض) که می‌توانند در قانون مجازات اسلامی منجر به اعدام گردند خشم مردم را بیشتر کرده و فشار بین المللی بر روی حکومت را افزایش می‌دهدبنابراین،علی خامنه‌ای به مقامات جمهوری اسلامی دستور داده است که با استفاده از حکم قصاص≈ ایرانیان آزادیخواهی را اعدام کنند. سناریوی قصاص به خوبی یاد آور پرونده نوید افکاری است؛ کشتی‌گیر معترضی که توسط نیروهای حکومتی ربوده شد و با شکنجه مجبور شد علیه خودش اعتراف کند و سرانجام اعدام شد.

در فایل صوتی لو رفته از جلسه تعدادی از کارگزاران جمهوری اسلامی در اوایل آذرماه، مدیر مسئول سایت مشرق نیوز اینطور از علی خامنه‌ای نقل قول می‌کند:

نگاه حضرت آقا [علی خامنه‌ای] این بود که ما باید رو موضوع قصاص توجه داشته باشیم و بحث محاربه رو فعلا متوقف کنیم.

 تهدید خامنه‌ای یک روز پیش از اعدام محسن شکاری: محسن شکاری هفدهم آذر ۱۴۰۱ به جرم بستن راه و زخمی کردن یک بسیجی به دست جلادان خامنه‌ای اعدام شد. اما دقیقا یک روز پیش از اعدام محسن شکاری، علی خامنه‌ای طی سخنانی در میان طرفداران خود بر برخورد شدید با معترضان دستگیر شده تاکید و اعلام کرد:این‌ها باید مجازات شوند. قدیم‌ها زخم‌هایی که خوب نمی‌شد با آهن سرخ داغ می‌کردند.


 تهدید خامنه‌ای یک روز پیش از اعدام محسن شکاری :علی خامنه‌ای با این سخنان سعی کرد بار دیگر به تهدید معترضان بپردازد و از جنایاتی که رژیمش در حق ایرانیان آزادیخواه مرتکب می‌شود تمام و کمال دفاع کرد.

آیا اعدام معترضان ایرانی به بقا جمهوری اسلامی می‌انجامد؟ علی خامنه‌ای برای بقا خود و حکومتش دستور قتل ایرانیان آزادیخواه را صادر کرده است. اما چوبه دار چیزی نیست که مردم ایران نسبت به آن غریبه باشند. جمهوری اسلامی با اعدام به وجود آمد و استقرار یافت. در طول ۴۳ سال گذشته مردم ایران از اعدام نترسیده‌اند و باید از علی خامنه پرسید چرا فکر می‌کند حالا ترس خواهند داشت؟ آن‌هم زمانی که شجاعت در بین جامعه با سرعت بی سابقه‌ای در حال تکثیر است.

رهبر جمهوری اسلامی از دهه ۶۰ صحبت می‌کند،دهه‌ای که خاک ایران تحت هجوم ارتش عراق بودواکثریت جامعه با ایدئولوژی جمهوری اسلامی همسو بودند.امروز جوانان ایرانی در مقابل گلوله‌های ماموران جمهوری اسلامی سینه سپر کرده‌اند و در آخرین نفس‌های خود شعار))جانم فدای ایران)) سر می‌دهند.

اگر این مردم از از دست دادن جان خود بیم داشتند هرگز با دست‌های خالی در مقابل ماموران تا دندان مسلح جمهوری اسلامی ایستادگی نمی‌کردند. اعدام معترضین ایرانی یک حرکت غلط برای جمهوری اسلامی است که تنها مردم ایران را برای سرنگونی این رژیم مصمم‌تر می‌کند. شاید خدای سال ۶۰ همان خدای امسال باشد اما بدون شک ایرانیان ۱۴۰۱ دیگر ایرانیان ۱۳۶۰ نیستند.

۱۴۰۳ شهریور ۱۶, جمعه

دیکتاتورها پاسخ خواهند داد.



حافظه جمعی، معمر قذافی دیکتاتور لیبی را با سخنان پراکنده و البته تصاویر قیام مردم، براندازی و مرگ او به یاد می‌آورد.
قذافی بهمن ۱۳۸۸ تنها دو سال پیش از سرنگونی به دست مردم لیبی، گفته بود:
«کسانی که می‌گویند لیبی دیکتاتوری ست جاهل و احمق هستند. صاحب اختیار مملکت، مردم هستند.»
نکته عجیب این‌که خامنه‌ای، دیکتاتوری جمهوری اسلامی، هم چنین نظری دارد. او در سال ۱۳۹۴ گفته بود:
«دشمنان ما با قلب‌های سیاه‌شان کشور را به دیکتاتوری متهم می‌کنند، صاحب مملکت مردم هستند»

امیر پالوانه

۱۴۰۳ شهریور ۱۴, چهارشنبه

کارنامه واقعی خامنه ای همین خلاصه‌ ای است که میخوانید

 
کارنامه واقعی آقای خامنه ای
همین خلاصه ایست که می خوانید:
دو دهه ای را که آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی شده، باید سال های فقر و فساد و تبعیض و اختلاس و بی قانونی نامگذاری کرد. رهبری آقای خامنه ای با ترور بزرگ "میکونوس" در خارج کشور آغاز شد، با توطئه به دره انداختن اتوبوس هنرمندان ادامه پیدا کرد، قتل های زنجیره ای سازمان یافت. کار به حمله به خوابگاه دانشجویان و کشتن و از بالای ساختمان به پایین پرتاب کردن آنان کشید و سرانجام نیز با کودتا 22 خرداد علیه رای مردم و به خیابان کشاندن چماقداران و پاسداران و بسیج ادامه یافت.در عرصه اقتصادی نیز رهبری آقای خامنه ای به وسیع ترین و گسترده ترین فسادها و دزدی ها انجامید. شریک کردن سپاه و فرماندهان آن در امور اقتصادی و غارت ثروت ملی، راه اندازی اسکله های قاچاق، جنگ بر سر خصوصی سازی ها و تکه تکه کردن صنایع و تقسیم غنایم، تکیه به حزب موتلفه و سپردن امور صادرات و واردات کشور بدست این حزب، اختلاس 123 میلیارد تومانی که سرانجام آن به اختلاس 3000 میلیارد تومان کشید. از دوران روی کار آمدن احمدی نژاد اوضاع صد برابر بدتر شد و هرچه در دوران محمد خاتمی رشته شده بود پنبه شد. امروز کار به جایی رسیده که خود حکومتیان همدیگر را دزد و مختلس معرفی می کنند. از صادق محصولی و مشایی و بقایی گرفته تا جهرمی و بهمنی و رحیمی و نمایندگان مجلس و همه و همه هم در حکومت اند و زیر سایه آقای خامنه ای و هم پرونده اختلاس و دزدی و سواستفاده دارند که این پرونده ها هم دست آقای خامنه ای است تا اگر یکی از آنها خواست نافرمانی کند به حسابش رسیدگی شود.
چرا چنین شد؟ چرا به دره انداختن اتوبوس یا قتل چند زنجیره ای چند تن جایش را در دوران آقای خامنه ای به کودتای همه جانبه علیه رای ملیون ها مردم داد؟ چرا فساد اقتصادی از اختلاس 123 میلیارد تومانی به 3000 میلیارد تومانی کشیده شد؟ دلیل همه اینها را باید در نبود حکومت قانون، خودکامگی و خودرایی آقای خامنه ای در این سال ها، نبودن مطبوعات و رسانه‌های آزاد و مستقل، سرکوب احزاب و بالاخر فریبکاری و دروغگویی رهبر دانست.در دوران رهبری آیت‌الله خامنه ای جنایات و فساد بی شماری رخ داد که ملت از آن بی خبرند. ولی هربار که حادثه ای رخ داده که مردم خبردار شده اند آقای خامنه ای فورا به میدان آمده و بقول خودش دستور رسیدگی و برخورد داده است. در جنایت کوی دانشگاه در سال 1378 اول مدعی شد که قلبش به درد آمده و به آن رسیدگی خواهد شد ولی کار دست آخر به محکوم کردن دانشجویان و تبرئه همه متهمان و محاکمه یک تن به جرم دزدین ریش تراش ختم شد.در جریان قتل های زنجیره ای قاتلان را از وزارت اطلاعات بیرون کشید و آنها را به اطلاعات بیت رهبری منتقل کرد. در پرونده اختلاس 123 میلیادر تومانی، محسن رفیق دوست را از رییس بنیاد مستضعفان کنار گذاشت و یک مقام دیگر به او داد. آخرین نمونه فاجعه کهریزک بود که اول با چشمان اشکبار، در برابر پدر روح الامینی که از مریدان خود وی بود، مدعی شد که به آن "قاطعانه"‌ رسیدگی خواهد شد و این روزها خبر تبرئه سعید مرتضوی متهم اول آن پرونده منتشر شد.در دوران رهبری آقای خامنه ای آنجا که پای دزدها و قاتلان حکومتی در میان بود هیچ پرونده‌ای به نتیجه نرسید. اما هرجا پای مخالفان و منتقدان او در میان بود ناگهان همه دستگاه‌ها به کار افتاد و بسیج شد. کرباسچی را به جرم حمایت از محمد خاتمی ولی به اتهام اینکه به مدیران خود تخفیف داده است به محاکمه کشد و 5 سال زندانش کرد و سپس نوبت به عبدالله نوری و دیگران رسید. همین امروز امثال موسوی و کروبی در حصر خانگی هستند که از زندان صدبار بدتر و شکنجه آورتر است، یا این همه اعضای جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب و دفتر تحکیم که در زندان هستند ولی قاضی مرتضوی خالق جنایت های کهریزک راست راست می گردد و نه حبس خانگی می شود و نه به زندان می رود.
اگر از قتل چند تن در دهه اول رهبری آقای خامنه ای رسیدیم به کودتا و سرکوب هزاران هزار تن در دهه دوم، اگر از اختلاس 123 میلیاردی رسیدیم به بعد 3000 میلیارد تومانی در دهه دوم، اگر از آفتابه دزدی این یا آن بسیجی رسیدیم به جایی که امروز بسیج شده مرکز اوباش و به جان مردم افتاده و نه تنها دزد مال بلکه متجاوز به جان و ناموس آنها شده، همه از آنروست که هرچه فاسد و قاتل و جانی و مختلس و خلافکار و دزد است در زیر سایه آقای خامنه ای و زیر پرچم ولایت مطلقه ایشان احساس امنیت کامل می کند. آقای خامنه ای امنیت یک ملت و یک کشور را برباد داده تا امنیت یک مشت جانی و مختلس و خلافکار را که شریک رهبری او هستند حفظ کند.

پست های ویژه

سرنوشت امضا کنندگان بیانیه استعفا خامنه‌ای

  سران حکومت جمهوری اسلامی به سردمداری علی خامنه‌ای همواره تلاش داشته‌اند نظام دیکتاتوری خود را یک حکومت آزاد معرفی کنند.این درحالی است که ه...

پست های پرطرفدار