‏نمایش پست‌ها با برچسب #زنان #زن_زندگی_آزادی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب #زنان #زن_زندگی_آزادی. نمایش همه پست‌ها

۱۴۰۴ شهریور ۱۳, پنجشنبه

زن، زندگی، آزادی؛ فریاد خاموش‌نشدنی زنان ایران

زن، زندگی، آزادی؛ فریاد خاموش‌نشدنی زنان ایران
جنبش زنان در ایران فقط یک جریان سیاسی یا اجتماعی نیست؛ این جنبش، داستانی است از ایستادگی، درد، امید و رؤیای آزادی. اگر تاریخ معاصر ایران را ورق بزنیم، همیشه ردپای زنانی را می‌بینیم که در برابر تحقیر و تبعیض قد علم کرده‌اند. اما جمهوری اسلامی، با تمام قوا، کوشید صدای آنان را خفه کند.
جمهوری اسلامی؛ حکومتی که از زن می‌ترسد
از همان روزهای اول انقلاب ۵۷، اولین قربانی سیاست‌های جدید، زنان بودند. حجاب اجباری، محدودیت در کار، قوانین تبعیض‌آمیز خانواده، و نگاه تحقیرآمیز به زن به‌عنوان «شهروند درجه دو» نشان داد که حکومت تازه‌تأسیس، بیش از هر چیز از نیروی زنانه وحشت دارد. چرا؟ چون زن آزادی‌خواه یعنی شکستن ستون‌های مردسالاری و دیکتاتوری.
مقاومت، نه در کتاب‌ها، بلکه در زندگی روزمره
اما زنان ایرانی هیچ‌گاه تسلیم نشدند. مقاومت آن‌ها فقط در تجمع‌ها و شعارها خلاصه نشد، بلکه در کوچک‌ترین انتخاب‌های روزمره معنا پیدا کرد: دختری که موهایش را بیرون می‌گذارد، زنی که با وجود فشارها دانشگاه می‌رود، مادری که به فرزندش یاد می‌دهد «آزادی حق توست». همین رفتارهای کوچک، زنجیره‌ای بزرگ از مقاومت ساخته‌اند.
یکی از دختران دانشجو در تهران گفته بود:
«هر بار که روسری‌ام را عقب می‌زنم، انگار نفسی تازه می‌کشم. این کوچک‌ترین راه من برای گفتن این است که من برده‌ی آن‌ها نیستم.»
و مادری از سنندج روایت می‌کرد:
«وقتی دخترم در تظاهرات شرکت می‌کند، از ترس می‌لرزم، اما هم‌زمان به او افتخار می‌کنم. ما مادران سال‌ها سکوت کردیم؛ حالا نوبت دختران است که فریاد بزنند.»
مهسا امینی؛ جرقه‌ای که آتش خاموش را شعله‌ور کرد
قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی در سال ۱۴۰۱ پرده از حقیقتی تلخ برداشت: جمهوری اسلامی حاضر است برای کنترل بدن و زندگی زنان، تا مرگ پیش برود. اما همانجا بود که شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابان‌ها آمد و دیگر بازنگشت. این شعار، ترجمان آرزوی میلیون‌ها زن ایرانی شد؛ آرزوی یک زندگی عادی، بدون تحقیر، بدون ترس، بدون اجبار.
یک دختر نوجوان در رشت گفته بود:
«ما برای چیز زیادی نمی‌جنگیم، فقط می‌خواهیم مثل دختران جاهای دیگر دنیا آزاد راه برویم، آزاد بخندیم، آزاد زندگی کنیم.»
سرکوبی که مشروعیت را می‌سوزاند
حکومت با باتوم، گلوله و زندان پاسخ داد. دختران جوانی مثل نیکا و حدیث به خاک افتادند، هزاران زن بازداشت و شکنجه شدند، اما جامعه‌ای که یک بار طعم همبستگی را چشیده، دیگر به عقب بازنمی‌گردد. هر قطره خونی که بر زمین ریخت، مشروعیت جمهوری اسلامی را بیشتر از بین برد و فریاد عدالت‌خواهی زنان را رساتر کرد.

یکی از زنان بازداشتی پس از آزادی گفته بود:
 «آن‌ها می‌خواستند ما را بشکنند، ولی من در زندان فهمیدم که ترس واقعی از ماست، نه از آن‌ها. چون ما زندگی را می‌خواهیم و آن‌ها فقط مرگ را.»
آینده‌ای که زنان می‌سازند
امروز جنبش زنان فقط محدود به خواسته‌های جنسیتی نیست؛ این جنبش به نیروی محرک تغییر سیاسی و اجتماعی کل ایران تبدیل شده است. زنان ایرانی به همه یادآوری کرده‌اند که آزادی بدون آزادی زن، رؤیایی توخالی است. روزی که این جنبش به پیروزی برسد، نه فقط زنان، که تمام ملت ایران نفس تازه‌ای خواهد کشید.

پست های ویژه

زن، زندگی، آزادی؛ فریاد خاموش‌نشدنی زنان ایران

زن، زندگی، آزادی؛ فریاد خاموش‌نشدنی زنان ایران جنبش زنان در ایران فقط یک جریان سیاسی یا اجتماعی نیست؛ این جنبش، داستانی است از ایستادگی، درد...

پست های پرطرفدار