۱۴۰۳ اردیبهشت ۶, پنجشنبه

خبرنگار،دموکراسی،رسانه - بخش پنجم

 


نظام جمهوری اسلامی رکورد دار قتل روزنامه نگاران در نیم قرن اخیر است و نیز از اعدام برای کیفر برخی از روزنامه نگاران استفاده میکند.

و حقوق شمار چشمگیری از روزنامه نگاران و خبرنگاران توسط این حکومت نقض و از سوی برخی از رسانه هایی خبری و سازمانهای پشتیبان حقوق بشر، گزارش شده است. در این نوشتار، بخشهایی از آن گزارشهای آمده است. بر پایه برخی از منابع رسمی، نقض حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسلامی به گونه سازمان ‌دهی‌ شده (سیستماتیک) انجام میشود.

بنا بر گزارش خانه آزادی، نظام جمهوری اسلامی ایران برنامه های مخفیانه خود را برای ترور های خارج از کشور، آزار، ربودن و بازگرداندن روزنامه نگاران و فعالان سیاسی مخالف حکومت را گسترش داده است. بر پایه گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، حکومت جمهوری اسلامی ایران رکورد دار قتل روزنامه نگاران در نیم قرن اخیر است و نیز از اعدام برای کیفر دادن برخی از روزنامه نگاران (از جمله، روح الله زم) استفاده میکند و همواره یکی از بدترین حکومتهای در زمینه نقض حقوق بشر بوده و تا کنون دهها قطعنامه در کمیته های سازمان ملل متحد در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران، تصویب شده است.

در ۲۶ دی ۱۴۰۰ سازمان حقوق بشر ایران اعلام کرد که حکومت جمهوری اسلامی در طول چند دهه، دگر اندیشان، مدافعان حقوق بشر، نویسندگان، هنرمندان و کنش گران اجتماعی… را سرکوب میکند و به ناحق به زندان می‌ اندازد و زندانیان را از حق درمان مناسب، محروم کرده و به سلول انفرادی میاندازد. به گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۱۳۹۸و نیز سال ۱۳۹۹ خورشیدی حکومت جمهوری اسلامی، سرکوب روزنامه نگاران را افزایش داده است. دیوید کی، گزارشگر آزادی بیان سازمان ملل متحد در گزارش خود در اول آبان ۱۳۹۷ به کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که حکومت جمهوری اسلامی، همچنان به سرکوب روزنامه نگاران و رسانه ها ادامه میدهد. پس از انتشار گزارش جاوید رحمان (گزارشگر حقوق بشر) درباره وضعیت ناگوار مطبوعات ایران از جهت آزادی در خرداد ۱۳۹۹، سرکوب اهل رسانه از سوی نهادهای امنیتی و قضایی افزایش یافته و برخی از روزنامه نگاران بازداشت یا محاکمه شدند. بر پایه گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز، بسیاری از روزنامه‌نگاران زندانی در زندان‌های حکومت جمهوری اسلامی در وضعیتی غیرانسانی، تحقیرآمیز و محروم از حقوق ابتدایی هستند. در سال ۱۴۰۰، سازمان گزارشگران بدون مرز، زندانی کردن «سازمان‌دهی‌شده» فعالان رسانه‌ای و بازداشت «خودسرانه» زنان روزنامه‌نگار از سوی حکومت جمهوری اسلامی را محکوم کرد. سازمان حقوق بشری «آرتیکل ۱۹» با همکاری «کمیته حفاظت از روزنامه نگاران (CPJ)» در گزارشی، روند فزاینده آزار زنان روزنامه نگار ایرانی مقیم خارج از ایران از سوی حکومت جمهوری اسلامی را بسیار نگران کننده دانست .

سازمان گزارشگران بدون مرز درباره بازداشت خودسرانه زنان روزنامه نگار ایرانی توسط نظام جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی کرد و انجمن جهانی قلم در بیانیه ای از سرکوب دولتی فعالان حقوق زنان توسط حکومت جمهوری اسلامی، ابراز نگرانی کرد . حکومت جمهوری اسلامی، بزرگترین زندان جهان برای روزنامه نگاران و وب ‌نگاران زن است. سازمان گزارشگران بدون مرز، حکم‌های صادره بر ضد اعضای خانواده روزنامه‌نگاران را باج‌خواهی حکومت جمهوری اسلامی دانست و تا کنون، خویشاوندان ۱۰۱ روزنامه‌نگار ایرانی از سوی حکومت جمهوری اسلامی، مورد آزار و تهدید قرار گرفته‌اند و خانواده‌های روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران  و بلاگ نویسان ،زندانی به شکل منظم از سوی مسئولان قضایی و زندان‌بانان حکومت جمهوری اسلامی با توهین و حملات لفظی و فیزیکی، روبه‌رو می‌شوند؛ این اقدامات عمدی برای افزایش فشار و شکنجه به زندانیان است.

امیرپالوانه


۱۴۰۳ اردیبهشت ۵, چهارشنبه

لباس روحانیت، زرهی هست برای امان بودن.......







تفاوت حکومت دینی که در آن یک تار مو حرام است و دزدی و زمین خواری به شرطی که لباس روحانیت داشته باشد حلال است.
در حکومت دینی اولی ۳۰۰میلیون جریمه می‌شود و دومی بر صدر مجلس می‌نشیند!
اینگونه برخوردها در حکومتی صورت می‌گیرد که با شعار اخلاق و مبارزه با فساد و غارت بر سر کار آمد. به راستی با وجود پرونده‌هایی چون کاظم صدیقی و مواجهه‌ی مثبت حکومت با این سارق معمم، چگونه می‌توان به برخورد حکومت با سرقت و ناامنی و اختلاس امیدوار بود؟ 
قشر مذهبی و باورمند به معمم‌ها چگونه این تناقض‌ها را توجیه می‌کنند؟
#صدیقی #صدیقی_امام_جمعه_تهران

🇩🇪: In der Theokratie wird Ersterer mit einer Geldstrafe von 300 Millionen belegt und Letzterer wird an der Spitze des Parlaments sitzen!
 Solche Begegnungen finden in einer Regierung statt, die mit dem Slogan der Moral und des Kampfes gegen Korruption und Plünderung an die Macht kam. Wie können wir angesichts der Existenz von Fällen wie Kazem Sediqi und des positiven Umgangs der Regierung mit diesem allgemeinen Dieb auf den Umgang der Regierung mit Diebstahl, Unsicherheit und Unterschlagung hoffen?
 Wie rechtfertigen religiöse Gruppen und diejenigen, die an Verallgemeinerungen glauben, diese Widersprüche?


۱۴۰۳ اردیبهشت ۲, یکشنبه

نگاهی به قانون آزادی بیان - بخش چهارم




بخش چهارم:

درطول تاریخ ممنوع کردن، سانسور، تهدید، زیرپاگذاشتن و پایمال کردن حقوق بشری به شیوه‌های مختلفی وجود داشته است و همه‌ی جوامع دنیا این سختی‌ها و دشواری‌ها را دیده‌اند و کم و بیش با آنها دست و پنجه نرم کرده اند و الان هم درجامعه‌ای مثل ایران به شیوه‌ای وسیع و چشمگیر شاهد آن هستیم و می‌بینیم.درنبود دستگاه‌های اطلاع رسانی آزاد و غیر دولتی مثل، تلویزتون، رادیو و روزنامه و نشریات انتقاد کننده از حکومت جمهوری اسلامی ایران ، تنها اینترنت توانسته است تا حدی از کم و کاستی‌ها و نیازهای ارتباط جمعی برای کاربران و ارتباط با دنیای خارج را برای آگاهی از اوضاع و دانستن راستی و حقیقت‌ها از چهره‌ی اصلی حکومت جمهوری اسلامی ایران را نمایان کند.اما درحکومت جمهوری اسلامی ایران، اینترنت هم از همان بدو تولد و پخش و شناخته شدن در داخل جامعه ایران به مردم،‌بیشترسایت‌ها و وبلاگ‌های آزادی‌خواه با بستن و فیلتر روبرو شدند.امروز پس از گذشت بیشتر از شصت سال از تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر، حکومت جمهوری اسلامی ایران با ادامه و زیر پاگذاشتن همه‌ی قوانین حقوق بشر و در حال حاضر بیشتر از قبل دست به فیلتر شده است و با اجازه ندادن و ازبین بردن امکانات مجازی مثل اینترنت و جلوگیری استفاده از ماهواره، تلویزیون و رادیوهای آزادی‌خواه و خصوصی، را بیشتر به نقض آزادی عقیده و بیان پرداخته است.فیلترشدن سایت‌ها و‌وبلاگ‌ها و جلوگیری ازچاپ شدن بعضی ازکتاب‌ها و و توقیف نشریات و مطبوعات و ممنوع کردن و اجازه ندادن استفاده ازماهواره و حتی جلوگیری از ضبط و پخش و گوش دادن به بعضی ازموسیقی‌ها و آهنگ‌ها و...همه‌ی این‌ها نمونه‌هایی هستند که حکومت جمهوری اسلامی ایران ایران آنها را بصورت قانون درآورده است وبه صورت خیلی وسیع و چشمگیر آنها را به اجرا می‌گذارد.حکومت جمهوری اسلامی ایران غیر دمکراتیک و ناقض حقوق بشری است ، و برای بقاء و ماندن درقدرت دست به خیلی کارها برده و می‌برد. برای نمونه، اززبان بستن مردم تا ترور کردن انسان‌ها و سرکوب و خفه کردن به زور صدا و جنبش‌های آزادی‌خواه مردم، بی احترامی به همه‌ی حقوق‌های بشری و همچنین صرف کردن چندصد میلیون دلار برای خرید دستگاه‌ها و امکانات فیلترکردن و پارازیت انداز ازشرق و غرب و صدها موارد دیگر.

آیا حکومت ایران با رشد و ترقی جوانان و افکار و عقایدهای تازه و روبه جلو چه خواهد کرد؟ و همچنین با بازشدن سایت‌ها و وبلاگ‌ها، تلویزیون‌ها و بازشدن پنجره‌هایی که روی همه‌ی آنها به آزادیست،چه خواهد کرد؟حکومت جمهوری اسلامی ایران نه تنها ازسایت‌ها، وبلاگ‌ها و‌برنامه‌های تلویزیونی می‌ترسد بلکه دسترسی به سایت‌ها را محدود و بیشترشان را مسدود و هک می‌کند،و بر روی تلویزیون‌ها هم پارازیت می‌اندازد، برای آنکه خطری برای حکومت جمهوری اسلامی ایران نباشند و مردم نیز از حقایق و راستی‌ها و چهره‌ی پلید این حکومت جمهوری اسلامی ایران چیزی نفهمند.هرانسانی حق این را دارد که بطورکاملأ آزادانه عقاید، افکار و نظرات خود را بیان کند، اما متاسفانه در ایران کنونی باحاکمیت ،حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران این حق و حقوق‌ها به هیچ نوعی نبوده و وجودی نداشته است،واگرهم کسانی‌که آزادانه افکار، عقاید و نظرات خود را بیان کرده باشند و صاحب افکاری روشن باشند، پشت میله‌های زندان گرفتارند، یا حکم اعدام را دارند و یا اینکه باید مدت ده تا پانزده سال و حتی بیشتر پشت میله‌های زندان بمانند، بله این‌جا ایران است.حکومت جمهوری اسلامی ایران به هیچ‌‌ شیوه‌ای براساس و مبنای اصالت، راستی و مردم سالاری وبراساس نظر و خواست مردم روی کار نیامده است، وگرنه هیچ ترسی ازآزادی بیان مطبوعات و دستگاه‌های اطلاع رسانی آزاد نداشت.همه ما این را می‌دانیم که هرچه بیشتر از چیزی منع شویم بیشتر به سوی آن می‌رویم، و حس داشتن آزادی در ما بیشتر می‌شود.اما متأسفانه این حکومت جمهوری اسلامی ایران خود را به نادانی و بی توجهی زده است و یا به نوعی دیگر می‌توانم بگویم که، مردم مظلومی را گیر آورده است و برآنها ظلم وستم می‌کند.حکومت جمهوری اسلامی باید خوب بداند که  تلاش‌ها برای رسیدن به آزادی عقیده و بیان ، روز به روز بیشتر و وسیع‌تر و کاسه‌های صبر مردم نیز لبریزتر می‌شود و درآینده‌ای نزدیک همه‌ی این موارد که به آنها اشاره کردم، سببی برای سقوط این حکومت جمهوری اسلامی ایران می‌شوند.همه‌ی راه‌ها برای حل مشکلات ونارسایی‌های فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی و بسیاری دیگر ازمشکلاتی که گریبان‌گیر جوامع هستند، به آزادی بیان، افکار و عقاید و احترام گذاشتن به حقوق‌های بشری جامعه،ختم می‌شوند. اما کجاست آزادی بیان دراین حکومت جمهوری اسلامی ایران؟،که بتوانیم مشکلات‌مان را با آن حل کنیم، متأسفانه هیچ گونه آزادیی نیست تا قادر به حل مشکلاتمان باشیم وجریان‌ها و روندهای رو به پیشرفت را با آن طی کنیم.تا زمانی که این حکومت جمهوری اسلامی سرکار است و در رأس قدرت باشد، اوضاع و احوال ایران نیزهمین است ،که می‌بینیم و اوضاع مردم روبه خراب شدن و مشکلات مردم روبه فزونی تر می‌رود و درنتیجه شاهد پیشرفت و ترقی و رسیدن به آزادی نخواهیم بود.

به امید طلوع خورشید آزادی

امیرپالوانه

پست های ویژه

سرنوشت امضا کنندگان بیانیه استعفا خامنه‌ای

  سران حکومت جمهوری اسلامی به سردمداری علی خامنه‌ای همواره تلاش داشته‌اند نظام دیکتاتوری خود را یک حکومت آزاد معرفی کنند.این درحالی است که ه...

پست های پرطرفدار